پارک
سلام این هفته با مامان و بابا رفتم پارک اما آفتاب من را خیلی اذیت می کنه و من چشمهایم را نمی تونم باز کنم و همش اخم کرده بودم کلاه نقاب دار هم سرم بود کالسکه ام هم سایه بان داره ولی باز نمی تونستم چشمم را باز کنم هوا خیلی خوب بود و همه داشتن قدم می زدند و بازی می کردند. من هم وقتی بزرگتر شدم می روم با آنها بازی می کنم ...
نویسنده :
مامان و بابا
14:54